شاید زندگی همین باشد....

منو عشقم....!! شما همه.......!!!!!

ماهی قرمزکوچولو//

عید شده بود و همه بدنبال هفت سین ویک ماهی

هیچکس نفهمید که همه ی زندگی ماهی قرمزکوچولو

 در ان خانه ی شیشه ایی

همان لحظه ی تحویل سال است وبس

 پس از آن هم هیچ کس اورا نخواست

هیچ کس معنای آب آب گفتنش را نفهمید

هیچ کس تنهایی او را درک نکرد

هیچ کس حواسش نبود که برای خوشی خود نباید

دیگری را آزرد

و همه همین کار را هرسال تکرار میکنند

پس چه کسی گفته هر سال عوض میشویم

هرسال اولین چیزی که تکرار میکنیم آزار دادن است....

+ نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط فریاد3 |

قاصدک..........

چقدر با همه ساده بر خورد میکنند ،قاصدک

 زمانی که کسی اورا محکم در آغوش بگیرد

زمانی که کسی حرف تلخی بگوید

آن دم است که از هم می پاشد

مرا محکم درآغوش گرفت ولی از هم پاشیدم

من نه قاصدک بودم نه شیشه

پس چرا ازهم پاشیدم؟؟؟

                               آخـــــرین

                                 آغوشش بــــود...

 

 



+ نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط فریاد3 |

آخــــر ایستگاه ایستاده ام

آخـــر جایی که همه از " مــــــــا " شدن می افتند

و " تـنــها "  هر یک به سوی مقصد خویش گام بر می دارند

راننده چـــقدرساده می گوید:  " رسیدیم تـــــــه خـط  "

 

+ نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط فریاد3 |

هنوزم گاهی یادت میکنم اشتباهی

صدای برگ که می افتد حتی صدای سمور آبی

      مـــــرا یاد تو میاندازد

حتی نگاه غریبانه کودکی که درجستجوی مادر خویش می دود

   من آن دم که صبح می شود یاد تو می افتم

آن دم که موریانه سکوت می کند

       یا آن وقت که ..

کبوتر پر به هم می کوبد از بی قراری

     من یاد تو می کنم

 من اشتباهی یاد تو می افتم...

+ نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط فریاد3 |